۲۲ آذر ۱۳۸۹

معرفت شناسی 7

اما یک سئوالی اینجا مطرح شد که واقعا تجربه گرایان را گیج کرد  .

سئوال هم این بود که شما مثلا اینجا نشسته اید یک هو یک سنگی می آید می خورد فرق سر مبارکتان .

چه چیزی از این قضیه می فهمید ؟

شما تجربه گرایید خوب سنگ را می بینید آن را ادراک می کنید به وجودش پی می برید .

سردردتان را با آن خونی که از فرق مبارک است جمع می کنید می فهمید که مجروح شده اید .

خوب دیگر به عنوان یک تجربه گرا چه می فهمید ؟

هیچی !!!!!! واقعا هیچی !!!!!!!

شما رابطه خونریزی از سرتان را و آن سنگ را که ندیده اید نسبت این دو را که ندیده اید پس این دو با هم ارتباطی ندارند .

البته اشتباه نشود تجربه گرای ما دیده است که سنگ به سرش خورد اما رابطه خونریزی  و سنگ را حدس زد و ندید .

حدس زد یعنی چه یعنی مغز مبارک که حالا مجروح هم هست با خود اندیشید و از اطلاعات خام حاصل از حواس چیزی را کشف کرد که در حواس نیست حدس زد که در اثر برخورد سنگ به سر احتمالا نه سنگ بلکه سر مجروح می گردد .

شاید هم به همین دلیل ما در این حادثه هیچگاه حال سنگ را نمی پرسیم بلکه حال سرمان را می پرسیم .

تازه یک چیز دیگر آن مغز مبارک اصلا پرتاب کننده سنگ را با هیچیک از حواسش ندیده اما فوری به ما دستور می دهد به دنبال پرتاب کننده سنگ بگردیم  اینگونه نیست ؟ پس چرا دنبال پرتاب کننده سنگ می گردیم ؟ دلیل روشن است ما از قبل می دانیم که هر پرتابی پرتاب کننده ای دارد و هر معلولی علتی دارد .

از کجا فهمیدیم که هر این رابطه علت و معلول در طبیعت پیرامونمان هست ؟ ما که این رابطه را مستقیما درک نمی کنیم .

خوب چه جواب باید تجربه گرایان بدهند ؟

خوب بزار بهشون وقت بدیم الان هل شدند


رهیاب - باغدار

هیچ نظری موجود نیست: